Tuesday, February 28, 2006

بنفشه ها


در روزهای آخر اسفند
در نیم روز روشن
وقتی بنفشه ها را
با برگ و ریشه و پیوند و خاک
در جعبه های کوچک چوبین
جای می دهند
(x2)

جوی هزار
زمرمه درد و انتظار
در سینه می خروشد و بر گونه ها روان
(x2)

ای کاش آدمی وطنش را همچون بنفشه ها می شد با خود ببرد هر کجا که خواست
(x2)

در روشنایی باران
در آفتاب پاکان
در روزهای آخر اسفند
در نیم روز روشن
وقتی بنفشه ها را
با برگ و ریشه و پیوند و خاک
در جعبه های کوچک چوبین
جای می دهند

جوی هزار
زمرمه درد و انتظار
در سینه می خروشد و بر گونه ها روان
(x2)

ای کاش آدمی وطنش را همچون بنفشه ها می شد با خود ببرد هر کجا که خواست
(x6)

4 Comments:

At 6:35 AM, Anonymous Anonymous said...

CHE KHOSHGEL, MAN ASHEGHE GOLAAYE BANAFSHE BOODAM YE ROOZI!:)
farhaad... mm oon sala ke ma javoon boodim hamishe dame eyd farhaad goosh mikardim...

 
At 9:57 PM, Blogger Siavash said...

un asksooo khodesssh gereftesstaa, damesssh! baba, dastmarizaa

 
At 11:35 PM, Anonymous Anonymous said...

kojayi tooooooo? ye 4 ta axe jadid bezar inja bebinim che kardi dokhtar joon!;);)

 
At 12:19 AM, Anonymous Anonymous said...

man ax mikham yallaaaaaa! :P

 

Post a Comment

<< Home